کافه تجربه

عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی "تجربه" اندوختن، با دگری "تجربه" بردن بکار

کافه تجربه

عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی "تجربه" اندوختن، با دگری "تجربه" بردن بکار

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلنوشته» ثبت شده است

هر از چندگاهی

ناگهان می­ آید

در آغوشم می­ کشد

همان حرف­ های­ همیشگی ­اش را

درِگوشم می­گوید

و غیب می ­شود

تا زمانی که باز دوباره «عصبانی» شوم

 

این بار ....

بر خلاف همیشه

برای اولین بار به حرف هایش دل دادم

می­ گفت:

«گنجایشِ تو تا لبریز شدن، به کوچکی یا بزرگی همان چیزی است که تو را عصبانی کرده است»

و چه راست هم می­ گفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۸ ، ۱۶:۲۱
حسین خضوعی

قدیم­ها...

وقتی سراغ کارهایی می­رفتم

که «از تهِ دل» برایم ارزشمند بودند

شب­....

یک «خستگیِ­ خوب»

تمام وجودم را

درآغوش می­گرفت

و درونم را پُر از

حسِ خوب زندگی می­کرد.

 

حالا پس از چند سال...

دوباره می­خواهم یکی­یکی کارهای دلی را

به روزهای زندگی­ام برگردانم.

به­ خدا دلم برای آن «خستگی ­های خوب» تنگ شده است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۸ ، ۱۴:۳۲
حسین خضوعی