کافه تجربه

عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی "تجربه" اندوختن، با دگری "تجربه" بردن بکار

کافه تجربه

عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی "تجربه" اندوختن، با دگری "تجربه" بردن بکار

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستانک» ثبت شده است

هر از چندگاهی

ناگهان می­ آید

در آغوشم می­ کشد

همان حرف­ های­ همیشگی ­اش را

درِگوشم می­گوید

و غیب می ­شود

تا زمانی که باز دوباره «عصبانی» شوم

 

این بار ....

بر خلاف همیشه

برای اولین بار به حرف هایش دل دادم

می­ گفت:

«گنجایشِ تو تا لبریز شدن، به کوچکی یا بزرگی همان چیزی است که تو را عصبانی کرده است»

و چه راست هم می­ گفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۸ ، ۱۶:۲۱
حسین خضوعی

از شروع زندگی مشترکمان

چند سال می­گذشت

همه­چیز

تکراری و یکنواخت شده بود

فقط برخی اوقات

«ذوقِ خرید» و «شوقِ تعویضِ» وسایل زندگی

به اندازه­ی چشم به هم زدنی

نوسانِ کوچکی در آهنگ یکنواخت زندگی می­داد

و باز دوباره «رکود» و «روزمرگی» و «تکرار مکررات»

شروع می­شد.

­­

تا اینکه ....

یک روز از خودم پرسیدم:

چرا به­جای «ایستادن» و نالیدن از رکود وسکون زندگی، «حرکت»ی نکنم؟

چرا به­جای تغییر در امکانات زندگی، «تغییر»ی درنگاهم به­زندگی ندهم؟

حرکتم را

از عضویت در کتابخانه محل و خواندن رمان شروع کردم

الان...

 دو ماه است هر روز

در دنیاهای مختلف سفر می­کنم

و مناظر متنوع تماشا می­کنم

و از ورق زدن کتاب و بوی کاغذ

 مست می­شوم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۸ ، ۱۷:۱۱
حسین خضوعی