هر روز
حداقل دو نوبت
به خودش «خَبَر» تزریق میکند...
«خَبَر»ها...
مثل چربی و کلسترول
به جداره ی وجودش چسبیدهاند...
چند وقت است کسل و بی حوصله شده
و ذائقه اش کاملاً تغییر کرده و اتفاقات بزرگی مثل
روییدن، شکفتن، باران ، باد، طلوع و غروب و ... برایش « ارزش خبری» ندارد!!؟
تا امروز دوبار سکته ی قلبی خفیف داشته ولی علتش رو دکترها متوجه نشده اند!!
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست عندلیبان را چه پیش آمد ؟ هزاران را چه شد؟؟
🌘ناخوشی🌘
حالم ناخوش بود.
پیش #طبیب رفتم ....
#سهمیه_پذیرش_کنکورش رو با خطی خوش بر تابلو مطب درج کرده بود
#سامانه_صندوق_فروشگاهی رو هم خیلی شیک در دفترش نصب کرده بود.
دقیق به حرفهام گوش کرد😳
و نیم ساعتی با هم اختلاط کردیم😳😳
بعد بهم گفت:
ناخوشی تو رو خیلی های دیگه هم دارند...
سال هاست بین دست و دلت جدایی افتاده
دستت به کاریه و دلت به کار دیگر
یا باید « #دل به #کار_دستت بدی» یا « #کار به #دست_دلت» .....
بر سهمیه پذیرشش درود فرستادم و رفتم تا کار دست دلم بدم😎
@dasanak
🎩 «آگه نیستی کز سر درافتادت کلاه» 🧢
من یک پدرم 🤵
برای خانوادم بهترین ها رو می خوام😊
با شروع پاییز 💨و فصل سرما 🌨
از #کتابخانه محل، #شش_کلاه_تفکر📚 #امانت گرفتم...
تا در بی توجهی #نظام_آموزشی، یه کَم با خانواده #مهارتهای_تفکر رو تمرین کنیم.
@dasanak
#کتاب_شش_کلاه_تفکر
#ادوارد_دبونو
💊 #کارت_به_کارت 💊
به درب #ساختمان_پزشکان رسید.
نگاهی به #سهمیه_پذیرش پزشکان انداخت....
و به سختی پزشک مورد نظرش را پیدا کرد. ✌️
وقتی بعد از کلی معطلی، نوبتش رسید،
خانم منشی گفت: اگر #پول_نقد همراه ندارید، به حساب آقای دکتر، #کارت_به_کارت کنید. 😳
@dasanak
📚 #اول_مهر 📚
هفت ساله بود
مادر، کوله اش را بست
و او را به #گاج_مارکت فرستاد .... 😧
وقتی برگشت ...
فهمیدند فرزند دلبندشان
#دوازده_سال است به « #آزمون »، #معتاد شده است.🤔
@dasanak
#تبادل_تجربه
(زمان مطالعه:"12)
هر کدامشان #یک_تجربه داشتند.
آن دو را با یکدیگر #مبادله کردند...
حالا هر کدامشان #دو_تجربه دارند... بی کم و کاست.
@dasanak
#نوشتن
(زمان مطالعه:"16)
#گفتگوهای_ذهنی اش را روی #کاغذ ریخت...
- #شَبَح ها گریختند.
- #ترس ها آب شدند
- #طمع ها مسخره شدند
- #دغدغه ها تعدیل شدند
وعنکبوت ها پا به فرار گذاشتند.
... #نسیم تازه ای وزید و #ذهنش دوباره #نفس کشید.
@dasanak
کمدا
#تجربه_زنانه
(زمان مطالعه:"20)
#کمد #لباسم پر از لباسهایی بود که بیشتر آنها را فقط #یکبار پوشیده بودم.
نیاز به #لباس_جدید، #گرانی و یک کمد لباس #بلااستفاده آزارم میداد که با #کمدا (www.komodaa.com) آشنا شدم.
#کمدا یک #کمد_بی_انتها است که میتونی با قیمت مناسب کمد لباستون رو خالی کنید و لباسهای شیک بخرید...
@dasanak
#زنگ🔔
(زمان: "25)
#بازی با #دخترک 3 ساله اش را سریع تمام کرد و سر در #گوشی اش فرو برد...
با صدای #زنگ #آیفون سر از #گوشی اش برداشت و به سمت #آیفون رفت...
وقتی مهمانهای پشت در را با دسته گل💐 و شیرینی🥯 دید، دست و پایش را گم کرد و هر چی گشت تکه ی 3 تا 25 سالگی عمر #دخترک را در #خاطراتش نیافت. 😧
@dasanak