کافه تجربه

عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی "تجربه" اندوختن، با دگری "تجربه" بردن بکار

کافه تجربه

عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی "تجربه" اندوختن، با دگری "تجربه" بردن بکار

کتاب «5 رازی که پیش از مردن باید بدانی» نوشته­ ی «دکتر جان ایزو» است. در این کتاب با بیش از 200 نفر از آدمهای بالای 60 سال که از نظر اطرافیانشان معنای زندگی را یافته­ اند و به خوشبختی دست پیدا کرده­اند مصاحبه و از خلال این مصاحبه­ ها 5 راز مشترک که موجب خوشبختی آنها گردیده استخراج شده است.

 اگر شما هم تمایل دارید حاصل تجربه­ ی 220 پیرخردمند را با زبانی گویا و دلنشین بخوانید و در سال­های آینده عمرتان حسرت نخورید که:

  • ای کاش فلان نکته را زودتر می دانستم
  • ای کاش فلان روش زندگی بر می­گزیدم
  • ای کاش به فلان موضوع بیشتر توجه می­کردم
  • و ....

 پیشنهاد می­شود حتما این کتاب را بخوانید. از ذکر آن 5 راز صرفنظر می­کنم تا شیرینی و حلاوت کتاب از بین نرود و محتوای بی نذیر آن در جملات ناقصم قربانی نشود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۸ ، ۱۴:۲۳
حسین خضوعی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۸ ، ۱۵:۲۱
حسین خضوعی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۸ ، ۱۵:۱۳
حسین خضوعی

هر روز

حداقل دو نوبت

به­ خودش «خَبَر» تزریق می­کند...

 

«خَبَر»­ها...

مثل چربی و کلسترول

به جداره­ ی وجودش چسبیده­ا­ند...                  

چند وقت است کسل و بی­ حوصله شده

 

و ذائقه ­اش کاملاً تغییر کرده و اتفاقات بزرگی مثل

 روییدن، شکفتن، باران ، باد، طلوع و غروب و ... برایش « ارزش خبری» ندارد!!؟

تا امروز دوبار سکته­ ی قلبی خفیف داشته ولی علتش رو دکترها متوجه نشده ­اند!!

 

صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست          عندلیبان را چه پیش آمد ؟ هزاران را چه شد؟؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۸ ، ۱۰:۰۲
حسین خضوعی


امروز در بازار

دستگاهی دیدم به اسم «کِرییتُور»

که «استرس»­­های پراکنده در فضا را می­گیرد

و «آرامش» و «خلاقیت» پس می­دهد!!؟

یکی از آن براحتی می­تواند فضای یک آپارتمان 150 متری

برای یک خانواده 6 نفره سرشار از «انگیزه و تلاش» کند.

کارکرد اعجاب أنگیزش ...

حاصل عملکرد یک فیلتر و یک مُبَدِّل خیلی ساده است:

  1. لازم نیست بهتر از دیگران باشی
  2. کافی است بهتر از دیروز خودت باشی

               نصبش خیلی ساده است ..... من برای منزل یکی گرفتم!!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۸ ، ۱۴:۵۱
حسین خضوعی

🌘ناخوشی🌘

حالم ناخوش بود. 

پیش #طبیب رفتم .... 

#سهمیه_پذیرش_کنکورش رو با خطی خوش بر تابلو مطب درج کرده بود
#سامانه_صندوق_فروشگاهی رو هم خیلی شیک در دفترش نصب کرده بود. 

دقیق به حرفهام گوش کرد😳
و نیم ساعتی با هم اختلاط کردیم😳😳

بعد بهم گفت:
 ناخوشی تو رو خیلی های دیگه هم دارند...
سال هاست بین دست و دلت جدایی افتاده
دستت به کاریه و دلت به کار دیگر
یا باید « #دل به #کار_دستت بدی» یا  « #کار به #دست_دلت» .....

بر سهمیه پذیرشش درود فرستادم و رفتم تا کار دست دلم بدم😎

@dasanak

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۸ ، ۱۶:۳۴
حسین خضوعی

🎩 «آگه نیستی کز سر درافتادت کلاه» 🧢

من یک پدرم 🤵
برای خانوادم بهترین ها رو می خوام😊 

با شروع پاییز 💨و فصل سرما 🌨
از #کتابخانه محل، #شش_کلاه_تفکر📚  #امانت گرفتم... 

 تا در بی توجهی #نظام_آموزشی، یه کَم با خانواده #مهارت‌های_تفکر رو تمرین کنیم.

@dasanak

#کتاب_شش_کلاه_تفکر
#ادوارد_دبونو

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۸ ، ۱۵:۴۳
حسین خضوعی

💊 #کارت_به_کارت 💊

به درب #ساختمان_پزشکان رسید.
 
نگاهی به #سهمیه_پذیرش پزشکان انداخت....
و به سختی پزشک مورد نظرش را پیدا کرد. ✌️

وقتی بعد از کلی معطلی، نوبتش رسید،
خانم منشی گفت: اگر #پول_نقد همراه ندارید، به حساب آقای دکتر، #کارت_به_کارت کنید. 😳

@dasanak

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۸ ، ۱۶:۰۵
حسین خضوعی

📚 #اول_مهر 📚

هفت ساله بود
مادر، کوله اش را بست 
و او را به #گاج_مارکت فرستاد .... 😧

وقتی برگشت ... 
فهمیدند فرزند دلبندشان
#دوازده_سال است به « #آزمون »، #معتاد شده است.🤔

@dasanak

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۸ ، ۱۶:۵۵
حسین خضوعی

#تبادل_تجربه
(زمان مطالعه:"12)

 هر کدامشان #یک_تجربه داشتند.
آن دو را با یکدیگر #مبادله کردند...
حالا هر کدامشان #دو_تجربه دارند... بی کم و کاست. 
@dasanak

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۸ ، ۱۸:۳۲
حسین خضوعی